Sunday 1 September 2013

اندر فوائد تحصیلات عالیه

آقای پدر از تز دکترا دفاع کرد و همونطور که منتظر بودیم با «minor changes» قبول شد! در عین حال که براش کلی خوشحال شدم که خستگیش در رفته بود و نتیجه زحمتاشو گرفته بود، یه آن دلم برای کوچولو قیلی ویلی رفت! فکر کردم ما که پدر مادرمون  هر دو لیسانس داشتن بار ناخودآگاه دانشگاه رفتن و درس خوندن به دوشمون بود ( نه اینکه خودم میلی به درس خوندن نداشته باشم ها، نه! خیلی هم خوشم میومد. اما کلا نمیشه که آدم کم تر از پدرمادرش درس بخونه!! یعنی انگار با پیشرفت زمان بیشتر دونستن ناگزیره.) حالا کوچولو با این تفاسیر با یه دست پدر مادر دکتر چی کار کنه؟

4 comments:

  1. امیدوارم کوچولوت هم مثل مادر پدرش موفق باشه. از آشنایی با وبلاگت خوشبختم، تازه شروع کردم به خوندنت
    :)

    ReplyDelete
    Replies
    1. ممنون! خوشحالم که میخونیش!

      Delete
  2. یعنی مدیون همه ی دنیایی اگه این وظیفه رو روی دوشش بذاری...من بدبخت شدم سرهمین موضع.... گند بزنن به هرچی پدر و مادر تحصیل کرده س... آخیش دلم خنک شد.

    ReplyDelete
    Replies
    1. مطمئن باش همه سعی ام رو میکنم که اینطوری نشه

      Delete